سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سید روح الله وحیدکیانی

شرکت ملی صنایع پتروشیمی که با هدف استفاده از ذخایر عظیم هیدروکربوری کشور در جهت کسب ارزش افزوده ایجاد شده در داخل کشور، به نحوی متولی توسعه هر گونه صنایعی تلقی می شود که با استفاده از این ذخایر موجب ایجاد ارزش افزوده می شود که در اصطلاح این صنایع با عنوان تبدیلی) پایین دست) پتروشیمی شناخته می شوند.
صنایع تبدیلی (پایین دست) پتروشیمی از چند منظر بسیار حائز اهمیت هستند:
1 وجود ذخایر هیدروکربوری و مجتمع های عظیم پتروشیمی در کشور که تامین مواد اولیه را برای صنایع پایین دستی پتروشیمی بایستی آسان نماید.
2 نیاز به دستگاه ها و تجهیزات و تکنولوژی های در دسترس که یکی دیگر از نیازهای صنایع را برطرف می سازد. 3 سرمایه گذاری کم مورد نیاز این صنایع، موجب علاقمندی سرمایه گذاران کوچک به کارآفرینی در آن می شود.
4 امکان ایجاد کارخانه ها و کارگاه های صنایع تبدیلی (پایین دستی) در تمام نقاط کشور؛ برخلاف صنایع بالادست که به دلیل نیاز بالا به مواد اولیه و یوتیلیتی و همچنین دسترسی به بازارهای جهانی، فقط می بایستی در کنار ذخایر هیدروکربوری و دریا ایجاد شوند.
5 امکان ایجاد بازار و دسترسی به بازار محلی توسط این صنایع به دلیل نزدیکی و تعامل زیاد با بازار و مصرف کننده، این صنایع می توانند بازار محلی ایجاد کنند و یا بازاری را در تسخیر دانش خود نمایند.
6 نوآوری و تنوع درمحصولات این صنایع، موجب خلاقیت و تخصص و پویایی صنعت و افزایش محصولات جانشین و مکمل آن می شود.
7 ایجاد اشتغال بالا و با سرمایه گذاری کم در این صنایع بالاخص در صنایعی مانند صنعت پلاستیک و کود و سموم و ...
8 توسعه صنعتی منطقه ای که به دلیل ایجاد این صنایع و صنایع مکمل آن در هر منطقه شکل می گیرد.

9عدم نیاز به تخصص ویژه برای کارگران این کارخانه ها، موجب اشتغال افراد بومی منطقه ای خواهد شد.

10 بازار صادراتی بسیار مناسب منطقه ای این محصولات و همچنین صادرات به صورت بومی و محلی موجب رشد حجم و ارزش صادرات خواهد شد که علاوه بر ارزش آفرینی از طریق صادرات موجب ایجاد و تقویت بازرگانی حقیقی و حقوقی مرزی و نهایتاً امنیت مرزها خواهد شد.
نکاتی که به اختصار در بالا اشاره شد بیانگر جذابیت و اهمیت صنایع تبدیلی (پایین دستی) پتروشیمی است که در زمره SMES قرار می گیرند، فلذا ضروری است برنامه ای جامع برای توسعه این صنایع مدون گردد که متاسفانه به دلیل تعدد متولی در این صنایع، نگاهی بخشی - جزیره ای و کوتاه مدت جهت توسعه این صنایع تاکنون اتخاذ شده است.
با توجه به اهمیت این صنایع در توسعه اقتصادی کشور ضروری است چالش ها و موانع موجود در این صنایع شناسایی و در راستای مرتفع سازی آنها برنامه ریزی جامع، یکپارچه و هدفمند صورت پذیرد. بررسی های انجام شده نمایانگر این مهم است که بسیاری از مشکلاتی حال حاضر این صنایع به دلیل محدودیت در تولیدی می باشد که دلایل متعددی دارد. در برنامه ریزی جهت توسعه تولید در این گونه صنایع 2 منظر می بایستی مورد توجه قرار گیرد:

الف- افزایش تولید از طریق بالا بردن نسبت ظرفیت عملیاتی به ظرفیت نصب شده
ب- افزایش تولید از طریق ایجاد کارخانه های جدید
الف- افزایش تولید از طریق بالا بردن نسبت ظرفیت عملیاتی به ظرفیت نصب شده:
این موضوع که در حقیقت موضوع اصلی تلقی می گردد به گواه فعالیت تقریباً 30 درصدی صنایع تبدیلی (پایین دستی) پتروشیمی است یا به عبارتی دیگر 70 درصد ظرفیت نصب شده و موجود این صنایع بلااستفاده می باشد، که البته دلایل آن تا حدی مشهود و عمومی برای همه صنایع می باشد.
اما اینکه صنعت با 30% ظرفیت خود کار کند غیر از اینکه همه مزایای موجود در آن از بین می رود یک تهدید بزرگی را نیز در خود ایجاد می کند و آن عدم میل ورود سرمایه گذاران جدید به این صنایع به جهت عدم سودآوری مناسب بخاطر فعالیت زیر ظرفیت اسمی می باشد.
علت اصلی مشکل زیر ظرفیت کار کردن صنایع موجود عدم وجود زیرساخت ها و قوانین باثبات مناسب در فضای حاکم بر این صنایع می باشد.
اما نگاهی دقیق و موشکافانه به کشورهای موفق و پیشرو در این صنایع، به خوبی بیانگر این است که موفقیت توسعه صنعتی این کشورها در گرو وجود service providers (ارائه دهندگان خدمت) می باشد؛ بدین معنی که ایشان در جهت اصلاح قوانین، در بهبود ارائه خدمات مورد نیاز این صنایع مانند: دسترسی به بازار، آموزش نیروی انسانی، تامین مالی، تامین تکنولوژی مشاوره مدیریت و ... اقدام به فعالیت نموده تا صنعت هم بلند مدت نگاه کند و هم فقط به فکر تولید باشد که البته از شرح فعالیت اینگونه موسسات از این مطلب خارج است.
ب- افزایش تولید از طریق ایجاد کارخانه های جدید
در ابتدای این موضوع بایستی توجه کرد که چه زمانی یک صنعت یا کارخانه ایجاد می شود؟
زمانی که سرمایه گذاری به دنبال افزایش ثروت و دارایی خود از طریق تولید باشد یعنی می بایستی تولید آنقدر جذابیت اقتصادی یا جذابیت اعتباری داشته باشد که سرمایه گذار (علاقمند به سرمایه گذاری) وارد عرصه تولید شود و ریسک موجود در این سرمایه گذاری به نسبت جذابیت آن اصلاً مشهود نباشد.
در کشور ما پر واضح است که به طور معمول جذابیت سایر سرمایه گذاری ها از سرمایه گذاری در تولید بیشتر است؛ البته در صنایع پایین دستی (تبدیلی) پتروشیمی به دلیل عدم استفاده از کل ظرفیت اسمی نصب شده، و همچنین با توجه به وجود نگاه ایجاد واحدهای جدید در میان سیاست گذاران، به نظر سرمایه گذاری ایجادی جذابیت بیشتری از خود نشان می دهد، حال آنکه چنانچه از تمامی ظرفیت نصب شده موجود استفاده شود دیگر چنین جذابیتی متصور نبود. در صورت می توان سرمایه های موجود را به در حوزه ارائه خدمت سوق داد و بنگاه های اقتصادی مختلفی را در حوزه های گوناگون ایجاد نمود.
البته همچنان بسیاری از فرصت های موجود در صنایع پایین دست بسیار جذاب می باشند. فلذا پیشنهاد می گردد که صنایع پایین دست موجود را با تدوین برنامه ای جامع (master plan) و با تعریف مشوق هایی باثبات برای ارائه دهندگان خدمت (SP) و صنعت؛ هم70 درصد موجود غیرفعال را فعال نمود. و هم مطمئناً در حین این فعال نمودن، فرصت های بسیار زیادی که مکمل صنایع موجود هستند خلق می شوند که در پویایی و رقابت شکل خود را خواهند یافت.
سیدروح اله وحیدکیانی
کارشناس ارشد دفتر توسعه صنایع تبدیلی (پایین دستی) شرکت ملی پتروشیمی

منبع: سایت فردا






تاریخ : شنبه 90/7/16 | 4:59 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.